غار زندان افغان
غار دق کشکولی یا زندان افغان
در دامنه شمالی سیاه کوه غربی بین کوه دوازده امام و رشته اصلی سیاه کوه محلی است که به علت جمع شدن آب در زمینهای هموار آن در فصل بهار بنام دق کشکولی معروف شده است. قدری به سمت شمال شرقی محل مزبور در روی تپه ماهور های بدنه سیاه کوه غاری است افسانه ای که بنام غار دق کشکولی یا زندان افغان نامیده می شود.
علت انتخاب نام زندان افغان از روی افسانه ای است که بومیان چنین نقل می کنند درویشی هندی که سالیان پیش به سراغ این غار آمده بود می گفت : شاهزاده خانمی از افاغنه با گنجینه گرانبهایی در آن مدفون است و طبق روایت اهالی درون این غار مانند بازاری است که یک شتر سوار نیزه بدست می تواند به آسانی درون این غار گذر کند . در گوشه و کنار جای آتش و استخوان دیده می شود و اطاقهایی که گویا زندان بوده است . ولی به طور قطع این روایت یک افسانه است .و آقای چنگیز شیخلی رئیس هیئت غار شناسان ایران که خود از این غار دیدن نموده گفته که از آنچه علی (راهنمای محلی) از درون غار برای ما گفته هیچ نشانه ای نیافتیم نه از اجاقهای آتش و استخوانهای آدم ونه از زندانهای کنده شده و کیلومتر ها راه بی پایان . این غار دارای دو دالان است که یکی به نام دالان الماس که دانه های نمک مانند برلیان می درخشد و یکی دالان یخ که دانه های ریز نمک مانند خرده الماس روی آن برق می زند . دالان به تالاری کوچک باز می شود و بعدهم به تالار دیگری که با گذشتن از یک سر بالایی تند شبیه تالار قبلی است می رسد . دنباله غار پس از راه کوتاهی دهلیز نما با خمگرد به راست با یک شیب تند رو به پایین و با گذشتن از دهانه تنگی به درون دالان کوتاهی
که باید نشسته از آن رد شد سرازیر می شود و غار در یک محوطه کوچک بن بست شده و باید از یک چاه هوایی ده متری بالا رفت و این چاه هم بسته است و انتهای غار به همین جا ختم می شود
